آقا جان من آمدم
با یک بار گناه آمدم
تا بگویم امسال نیز گذشت و من هنوز غرق در جهل خویش مانده ام
آمده ام بگویم کنیزک شما باز کشکول گدایی در دست گرفته و آمده نزد شما آسمان سخاوت تا
دانایی و بصیرت بگیرم
آقا جان با دلی غمگین آمده ام و شرمنده از گناهانم آقا جان
محتاج یک نگاهتان هستم
دستم را بگیرید و به راه راستم ببرید
آقای مهربانم روی آن را ندارم که سر در پیشگاهتان بلند کنم
آقاجان تنها آمده ام تا عید را به شما تبریک بگویم
ای کاش امسال دیگر سال ظهورتان باشد
کنیز حقیرتان ساقی